نقش PLC در اتوماسیون صنعتی
مقدمه :
امروزه در بین كشورهای صنعتی ، رقابت فشرده و شدیدی در ارائه راهكارهایی برای كنترل بهتر فرآیندهای تولید ، وجود دارد كه مدیران و مسئولان صنایع در این كشورها را بر آن داشته است تا تجهیزاتی مورد استفاده قرار دهند كه سرعت و دقت عمل بالایی داشته باشند. بیشتر این تجهیزات شامل سیستمهای استوار بر كنترلرهای قابل برنامهریزی (Programmable Logic Controller) هستند. در بعضی موارد كه لازم باشد میتوان PLCها را با هم شبكه كرده و با یك كامپیوتر مركزی مدیریت نمود تا بتوان كار كنترل سیستمهای بسیار پیچیده را نیز با سرعت و دقت بسیار بالا و بدون نقص انجام داد.
قابلیتهایی از قبیل توانایی خواندن انواع ورودیها (دیجیتال ، آنالوگ ، فركانس بالا...) ، توانایی انتقال فرمان به سیستمها و قطعات خروجی ( نظیر مانیتورهای صنعتی ، موتور، شیربرقی ، ... ) و همچنین امكانات اتصال به شبكه ، ابعاد بسیار كوچك ، سرعت پاسخگویی بسیار بالا، ایمنی ، دقت و انعطاف پذیری زیاد این سیستمها باعث شده كه بتوان كنترل سیستمها را در محدوده وسیعی انجام داد.
مفهوم كنترلرهای قابل برنامهریزی PLC :
در سیستمهای اتوماسیون وظیفه اصلی كنترل بر عهده PLC است كه با گرفتن اطلاعات از طریق ترمینالهای ورودی، وضعیت ماشین را حس كرده و نسبت به آن پاسخ مناسبی برای ماشین فراهم میكند. امكان تعریف مدهای مختلف برای ترمینالهای ورودی/خروجی یك PLC، این امكان را فراهم كرده تا بتوان PLC را مستقیما به المانهای دیگر وصل كرد. علاوه بر این PLC شامل یك واحد پردازشگر مركزی( CPU) نیز هست، كه برنامه كنترلی مورد نظر را اجرا میكند. این كنترلر آنقدر قدرتمند است كه میتواند هزارها I/O را در مدهای مختلف آنالوگ یا دیجیتال و همچنین هزارها تایمر/ كانتر را كنترل نماید. همین امر باعث شده بتوان هر سیستمی، از سیستم كنترل ماشینهایی با چند I/O كه كار سادهای مثل تكرار یك سیكل كاری كوچك انجام میدهند گرفته تا سیستمهای بسیار پیچیده تعیین موقعیت و مكانیابی را كنترل نمود. این سیستم میتواند بدون نیاز به سیمبندی و قطعات جانبی و فقط از طریق نوشتن چند خط برنامه تا صدها تایمر را در آن واحد كنترل و استفاده نماید.
زمان پاسخگویی Scan Time :
این زمان بستگی به سرعت پردازش CPU مدل انتخاب شده PLC و طول برنامه كاربر دارد. از یك میكروثانیه تا ده میلی ثانیه میباشد. مثلا در مواقعی كه I/O از سیستم اصلی دور باشد، چون مجبور به نقل و انتقال سیگنالها به سیستم دورتری هستیم در نتیجه زمان اسكن زیاد میشود. همچنین مانیتور كردن برنامه كنترلی اغلب به زمان اسكن میافزاید چرا كه CPU كنترلر مجبور است وضعیت كنتاكتها، رلهها ، تایمرها و... را روی CRT یا هر وسیله نمایشگر دیگری بفرستد.
قطعات ورودی :
هوشمند بودن سیستم اتوماسیون بیشتر مربوط به توانایی PLC در خواندن سیگنالهای ارسالی از انواع ورودیها، دستی، اتوماتیك و حسگرهای خودكار میباشد. قطعات ورودی نظیر شستیهای استارت/ استوپ ، سوییچها، میكروسوییچها، سنسورهای فتوالكتریك، proximity ، level sensor ، ترموكوپل، PT100 و... PLC از این سنسورها برای انجام عملیاتی نظیر تشخیص قطعه روی نوار نقاله حامل قطعات، تشخیص رنگ، تشخیص سطح مایعات داخل مخزن، آگاهی داشتن از مكانیزم حركت و موقعیت جسم، تست كردن فشار مخازن و بسیاری موارد دیگر، استفاده میكند.
سیگنالهای ورودی یا دیجیتال هستند و یا آنالوگ، كه در هر صورت ورودیهای PLC را توان در مدهای مختلف تنظیم و مورد استفاده قرار داد.
قطعات خروجی :
همانطوری كه میدانید یك سیستم اتوماسیون شده بدون داشتن قابلیت اتصال به قطعات خروجی از قبیل سیمپیچ، موتور، اینورتر، شیربرقی ، هیتر و ... كامل نخواهد بود. قطعت خروجی نحوه عملكرد سیستم را نشان میدهند و مستقیما تحت تاثیر اجرای برنامه كنترلی سیستم هستند در خروجیهای PLC نیز مدهای مختلفی برای اعمال سیگنال به المانهای خروجی وجود دارد.
نقش كنترلرهای قابل برنامهریزی (PLC) در اتوماسیون صنعتی :
در یك سیستم اتوماسیون، PLC بعنوان قلب سیستم كنترلی عمل میكند. هنگام اجرای یك برنامه كنترلی كه در حافظه آن ذخیره شده است، PLC همواره وضعیت سیستم را بررسی میكند. این كار را با گرفتن فیدبك از قطعات ورودی و سنسورها انجام میدهد. سپس این اطلاعات را به برنامه كنترلی خود منتقل میكند و نسبت به آن در مورد نحوه عملكرد ماشین تصمیمگیری میكند و در نهایت فرمانهای لازم را به قطعات و دستگاههای مربوطه ارسال میكند.
مقایسه تابلوهای كنترل معمولی با تابلوهای كنترلی مبتنی بر PLC :
امروزه تابلوهای كنترل معمولی ( رلهای ) خیلی كمتر مورد استفاده قرار میگیرند. چرا كه معایب زیادی دارند. از آنجا كه این نوع تابلوها با رلههای الكترومكانیكی كنترل میشوند، وزن بیشتری پیدا میكنند، سیمكشی تابلو كار بسیار زیادی میطلبد و سیستم را بسیار پیچیده میكند. در نتیجه عیبیابی و رفع مشكل آن بسیار پرزحمت بوده و برای اعمال تغییرات لازم در هر سال و یا بروز كردن سیستم بایستی ماشین را بمدت طولانی متوقف نمود كه این امر مقرون به صرفه نخواهد بود. ضمنا توان مصرفی این تابلوها بسیار زیاد است.
با بوجود آمدن PLC، مفهوم كنترل و طراحی سیستمهای كنترلی بطور بسیار چشمگیری پیشرفت كرده است و استفاده از این كنترلرها مزایای بسیار زیادی دارد. كه به برخی از این موارد در زیر اشاره كردهایم. كه با مطالعه آن میتوان به وجه تمایز PLC با سایر سیستمهای كنترلی پی برد:
سیم بندی سیستمهای جدید در مقایسه با سیستمهای كنترل رلهای تا 80٪ كاهش مییابد.
از آنجاییكه PLC توان بسیار كمی مصرف میكند، توان مصرفی بشدت كاهش پیدا خواهد كرد.
توابع عیب یاب داخلی سیستم PLC ، تشخیص و عیبیابی سیستم را بسیار سریع و راحت میكند.
برعكس سیستمهای قدیمی در سیستمهای كنترلی جدید اگر نیاز به تغییر در نحوه كنترل یا ترتیب مراحل آن داشته باشیم، بدون نیاز به تغییر سیمبندی و تنها با نوشتن چند خط برنامه این كار را انجام میدهیم. در نتیجه وقت و هزینه بسیار بسیار اندكی صرف انجام اینكار خواهد شد.
در مقایسه با تابلوهای قدیمی در سیستمهای مبتنی بر PLC نیاز به قطعات كمكی از قبیل رله ، كانتر، تایمر، مبدلهای A/D و D/A و... بسیار كمتر شده است. همین امر نیز باعث شده در سیستمهای جدید از سیمبندی، پیچیدگی و وزن تابلوها به نحو چشمگیری كاسته شود.
از آنجاییكه سرعت عملكرد و پاسخدهی PLC در حدود میكروثانیه و نهایتا میلی ثانیه است، لذا زمان لازم برای انجام هر سیكل كاری ماشین بطور قابل ملاحظهای كاهش یافته و این امر باعث افزایش میزان تولید و بالا رفتن بازدهی دستگاه میشود.
ضریب اطمینان و درجه حفاظت این سیستمها بسیار بالا تر از ماشینهای رلهای است.
وقتی توابع كنترل پیچیدهتر و تعداد I/O ها خیلی زیاد باشد، جایگزین كردن PLC بسیار كم هزینهتر و راحتتر خواهد بود.
نظرات شما عزیزان: